یادداشت/ما مردم بدی هستیم؟
دوشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۰۹ ق.ظ
ما مردم بدی هستیم؟ ما اهوازیها را میگویم؛ مردمان بد و بیلیاقتی هستیم؟ چه شده؟! خبر زیر را بخوانید:
«یکی از اعضای شورای شهر اهواز در نطقی جنجالی از ماجرای فشار به شهردار برای استعفا پرده برداشت. این عضو شورای شهر اخیرا خواستار انتصاب فردی به عنوان مدیریت پایانههای کلانشهر اهواز شده بود که کتانباف زیر بار مدیرتحمیلی نرفت. و این عضو شورا با رسانهای کردن ماجرای نامه استعفای شهردار و فشار به رئیس شورای شهر برای در دستور کار قرار گرفتن این استعفا سعی بر انتقامگیری داشت».
به نظر شما اگر در یک شهر توسعه یافته این خبر منتشر میشد چه بازتابی داشت؟ مردم چه واکنشی داشتند؟ و چه سرنوشتی در انتظار این عضو شورای شهر بود؟
قسمت تلخ ماجرا اینجاست که این عضو شورا با خیال راحت و چشم در چشم مردم این راه را پی میگیرد. راهی که خودش خوب میداند خلاف مصلحت این شهر رنج کشیده و خسته است. اما ظاهرا او مصلحت خودش و اطرافیانش را به مصلحت این مردم ترجیح میدهد.
اصلا اینگونه افراد از کجا آمدهاند؟ چطور شد که توانستند بر کرسی پارلمان شهری کلانشهر اهواز تکیه بزنند؟ ما مردم چه بدهی به اینها داریم که اینگونه آشکارا سهمخواهی میکنند؟ سهم چه چیزی را از ما طلب میکنند؟ چرا اعتماد مردم اهوازی را ضایع میکنند؟ و آنانی که به او رأی دادند را نیز.
اصلا قیمت این کرسی که به آن تکیه زده چند؟ چقدر به او بدهیم تا بیش از این با آبروی این مردم مظلوم بازی نکند و استعفا دهد؟ که دیگر نشنویم بگویند این مردم هر چه بکشند حقشان است تا به هر کسی و به هر دلیلی رأی ندهند. تا دیگر شماتت سایر کلانشهرها را که با سرعت تمام در حال طی کردن پلههای پیشرفت هستند را نشنویم.
اما نه! ما مردم بدی نیستیم. خدا شاهد است که مردم بدی نیستیم. فقط دستمان نمک ندارد. ولی دنیا اینگونه نمیماند.
علی سواری
منتشر شده در روزنامه فرهنگ جنوب 19 اسفند 96
«یکی از اعضای شورای شهر اهواز در نطقی جنجالی از ماجرای فشار به شهردار برای استعفا پرده برداشت. این عضو شورای شهر اخیرا خواستار انتصاب فردی به عنوان مدیریت پایانههای کلانشهر اهواز شده بود که کتانباف زیر بار مدیرتحمیلی نرفت. و این عضو شورا با رسانهای کردن ماجرای نامه استعفای شهردار و فشار به رئیس شورای شهر برای در دستور کار قرار گرفتن این استعفا سعی بر انتقامگیری داشت».
به نظر شما اگر در یک شهر توسعه یافته این خبر منتشر میشد چه بازتابی داشت؟ مردم چه واکنشی داشتند؟ و چه سرنوشتی در انتظار این عضو شورای شهر بود؟
قسمت تلخ ماجرا اینجاست که این عضو شورا با خیال راحت و چشم در چشم مردم این راه را پی میگیرد. راهی که خودش خوب میداند خلاف مصلحت این شهر رنج کشیده و خسته است. اما ظاهرا او مصلحت خودش و اطرافیانش را به مصلحت این مردم ترجیح میدهد.
اصلا اینگونه افراد از کجا آمدهاند؟ چطور شد که توانستند بر کرسی پارلمان شهری کلانشهر اهواز تکیه بزنند؟ ما مردم چه بدهی به اینها داریم که اینگونه آشکارا سهمخواهی میکنند؟ سهم چه چیزی را از ما طلب میکنند؟ چرا اعتماد مردم اهوازی را ضایع میکنند؟ و آنانی که به او رأی دادند را نیز.
اصلا قیمت این کرسی که به آن تکیه زده چند؟ چقدر به او بدهیم تا بیش از این با آبروی این مردم مظلوم بازی نکند و استعفا دهد؟ که دیگر نشنویم بگویند این مردم هر چه بکشند حقشان است تا به هر کسی و به هر دلیلی رأی ندهند. تا دیگر شماتت سایر کلانشهرها را که با سرعت تمام در حال طی کردن پلههای پیشرفت هستند را نشنویم.
اما نه! ما مردم بدی نیستیم. خدا شاهد است که مردم بدی نیستیم. فقط دستمان نمک ندارد. ولی دنیا اینگونه نمیماند.
علی سواری
منتشر شده در روزنامه فرهنگ جنوب 19 اسفند 96