پایان سکوت رسانه ملی/یک مناظره واقعا «نفس»گیر
از خواهر ۱۰ سالهام که تلویزیون را به کارتونهایش میشناسد و احتمالا باید در صبح جمعه پای مشقهایش باشد تا مادر پنجاه سالهام که نه تحصیلکرده است و نه اهل تماشای برنامههای جدی، از ساعت ۱۰ و نیم صبح منتظر بودیم تا مناظره شبکه یک صدا و سیما با موضوع «مهار ریزگردها» آغاز شود. پدرم هم به جمع ما پیوست. مادرم گله کرد که حالا میخواهند چه بگویند بعد این همه سال؟ هوا را به ما برمیگردانند؟ پدرم گفت چند نفر مینشینند تا درباره این خاکها حرف بزنند ببینند چرا اینگونه شد.
به منی که میدانم چه پدر و مادر صاف و سادهای دارم حق بدهید که از دیدن این منظره شگفتزده شوم.
این مناظره برخلاف مناظرهای که قرار بود در عصر جمعهای در دیماه 92 برگزار شود ولی دقایقی پیش از شروع لغو شد، سر وقت شروع شد. رأس ساعت ۱۰:۴۵ صبح جمعه 4 اسفند 96 با حضور آقایان دلاور نجفی، مسعود تجریشی، علی محمد طهماسبی، عباس پاپی زاده و با مجریگری مرتضی حیدری.
صداوسیما یک ساعت و نیم تمام اعضای خانواده ما را پای این برنامهاش میخکوب کرد. چون درباره نفسهایمان حرف میزد. زندگیمان. آیندهمان.
حالا چه شده بالاخره صداوسیما تصمیم گرفت سکوت مرگبارش را درباره علت ریزگردهها بشکند؟ نمیدانم. شاید اگر صدا و سیما سالها پیش این لباس محافظهکاری را از تن درمیآورد و اجازه میداد تا فضای گفتگو و مناظره درباره این موضوعات کلیدی و حیاتی کشور در رسانه ملی باز شود کار به اینجا نمیکشید. شاید!
درباره نتیجه این مناظره هیچ قضاوتی نمیکنم. همین که بالاخره به چند خوزستانی اجازه دادند تا فریاد کارون را در رسانه ملی سر دهند برایمان امیدبخش بود. حقی که سالهاست از ما سلب کردهاند. چه کسانی و چرا؟ نمیدانیم.
هر چند خیلی دیر، اما بالاخره چند تن از مسئولین محیط زیست را پای میز مناظره دیدیم. مسئولینی که به استناد نظرسنجی همین مناظره از بیش از 98 درصد مردم نمره مردود گرفتهاند. نمرهای که باید سالها پیش میگرفتند.
علی سواری
منتشر شده در روزنامه فرهنگ جنوب | شنبه 96/12/5