در مسیر شدن | علی سواری

در مسیر شدن | گزارش، مصاحبه، یادداشت، عکس، گرافیک و سایر تولیدات علی سواری

علی سواری - Ali Sawari

در مسیر شدن

در مسیر شدن | گزارش، مصاحبه، یادداشت، عکس، گرافیک و سایر تولیدات علی سواری

ایران فونت | تلگرام | اینستگرام | توییتر | ویکی‌فایل

جایگاه و حقوق اقوام در نظام اسلامی

شنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۷، ۰۴:۵۳ ب.ظ

ایران اسلامی از جمله کشورهایی است که از تنوع قومی در ساختار جمعیتی خود برخورد است. با این تفاوت که اگر در اغلب کشورهای پلی‌ژنیک (کثیر الاقوام) همانند کانادا، آمریکا، و کشورهای اروپایی، کثرت اقوام محصول مهاجرت‌های مختلف به این کشورها است ولی در ایران اقوام مختلف همگی بومی این سرزمین‌اند و ذاتاً به ایران و سرزمین خود دل‌بستگی و تعلق‌خاطر دارند.
اصل دوّم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در مقام بیان مبانی و زیرساخت‌های نظام حکومتی دینی که در اصل اوّل قانون اساسی از آن با عنوان «جمهوری اسلامی ایران» یاد شده است، شش اصل و یا مبنا و زیرساخت را بیان کرده است که یکی از آن‌ها، «کـرامت انسـانی» است. گنجاندن «اصـل کـرامت انسـانی» در اصل دوم قانون اساسی، به عنوان یکی از مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران، برای توجه دادن به شناسایی و رعایت حقوق همه اقوام و اتباع ملت ایران بوده است. توجه به این نکته، هم در فهم اصل قانون اساسی به خصوص در زمینه حقوق ملت و هم در تدوین و تصویب قوانین عادی و رویه‌های اجرائی و اداری، تأثیرگذار خواهد بود.
موضوع قومیت‌ها در سرفصل منافع ملی هر کشور جایگاه مهمی را دارا است. در عصر حاضر یکی از الزامات توسعه در جمهوری اسلامی ایران برای تحقق سند چشم‌انداز بیست ساله تکیه بر همبستگی و اتحاد ملی و مشارکت عمومی برای همگرایی قومیت‌ها، مذاهب، اقلیت‌ها و گروه‌های قومی است. در نگرش کلی در هر نظام سیاست اتحاد ملی از مجرای حداکثرسازی ضریب همبستگی تحقق می‌یابد برای ظهور اتحاد ملی لازم است که بین نیروهای اجتماعی بستر همکاری و پیوند ارگانیک پیوند مکانیکی و تصنعی نیست بلکه منظور پیوند عمیق و استراتژیک در هدف است. در این میان اقوام و گروه‌های قومی به‌عنوان نیروهای اجتماعی نظام سیاسی جایگاه مهمی در اتحاد ملی ایفا می‌کنند.

تنوع اقوام، فرصت یا تهدید؟

یکی از جمله بحث‌هایی که در مورد قومیت‌ها مطرح است این است که ما آن را فرصت بدانیم یا تهدید؟ رهبر معظم انقلاب معتقد است که تنوع قومی در ایران -به دلیل وجود مؤلفه‌های حقیقی همبستگی میان اقوام و قرار گرفتن هویت قومی به عنوان جزء لاینفک هویت ملی-یک فرصت قلمداد می‌شود. پس هرچه مؤلفه‌های هویت قومی با توجه به هویت ملی تقویت شود، هویت و همبستگی ملی نیز تقویت خواهد شد.
از منظر رهبر معظم انقلاب، «خودفراموشی» - به معنی فراموش کردن هویت خود- امری خطرناک است که وجود آن در ادبیات سیاسی یک کشور، به ذلت و خواری مردم آن کشور می‌انجامد. اگر «قوم و ملتی هویت و تاریخ و فرهنگ و زبان خود را فراموش کنند، که نتیجه آن، ذلت و بدبختی این قوم خواهد بود.» اهمیت «هویت جمعی» به قدری است که «با برخورداری از آن، هر کشور می‌تواند از همه امکانات خود برای پیشرفت و موفقیت استفاده کند. اگر این احساس هویت جمعی وجود نداشته باشد، بسیاری از مشکلات برای آن مجموعه پیش می‌آید و بسیاری از موفقیت‌ها برای آن‌ها حاصل نخواهد شد؛ یعنی پاره‌ای از موفقیت‌ها در یک کشور، جز با احساس هویت جمعی به دست نخواهد آمد..» رهبر معظم انقلاب مؤلفه‌های «هویت ملی ایرانیان» را از دامنه ملیت فراتر دانسته و هویت جمعی و ملی ملت ایران را «نظام اسلامی» معرفی می‌کنند. اهمیت این هویت جمعی به این است که هم در مقیاس ایرانی دارای بازده و تأثیر است، هم در مقیاس اسلامی چنین تأثیری دارد و هم در مقیاس جهانی مؤثر است؛ «یعنی چیزی که دیگر ملیت‌ها هیچ‌کدام این‌ها را ندارند؛ یک چیز فراملی است..» مسئله دیگر در این زمینه «رابطه هویت ملی با دیگر هویت‌های فرد در جامعه» مانند «هویت قومی» است. برخی با تعریف ملیت بر مبنای قومیت و ناسیونالیسم علاوه بر محدودیت‌هایی که بر فرد وضع می‌کنند، دیگر هویت‌های هم‌سطح او را نیز نفی می‌کنند. در حالی که در اندیشه آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، هویت ملی بر دیگر هویت‌های فردی اولویت دارد و اقوام ایرانی افتخار می‌کنند که فرزند ایران اسلامی هستند: «همه اقوام ایرانی به ایران و جمهوری اسلامی علاقه‌مندند و ایران را میهن خودشان می‌دانند. [...] اقوام ایرانی مسلمانند و به این آب و خاک دل‌بسته‌اند؛ عزت و رفاه خودشان را در ایران سربلند و آزاد مشاهده می‌کنند...»

اقوام ایرانی و رژیم پهلوی

با نگاهی به عملکرد رژیم پهلوی در خصوص اقوام، شاهد یک نوع سیاست «بی‌تفاوتی»، «رهاشدگی» و «بیگانگی» نسبت به اقوام هستیم. این سیاست در عملکرد رژیم در توسعه مناطق قومی و توجه به سطح سواد مردم و مقوله امنیت کاملاً مشهود است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم کردستان به سیاست‌های رژیم پهلوی اشاره می‌کنند: «یک سیاست خبیثی از دوران طاغوت بر کشور حاکم بود و آن عبارت بود از بیگانه دانستن اقوام گوناگون. کُرد بیگانه بود. بلوچ بیگانه بود. ترک بیگانه بود. عرب و ترکمن بیگانه بودند. این‌ها را بیگانه حساب می‌کردند. در عملکرد آن‌ها هم این معنا مشهود بود. شما ببینید در دوران طاغوت، در این استان نه کار عمرانی درستی انجام گرفته است، نه کار فرهنگی درستی انجام گرفته است؛ رسیدگی نمی‌کردند و کاری نداشتند. در این استان، کارهای عمرانی در دوران طاغوت در حد صفر بود؛ کارهای فرهنگی هم همین‌جور.... طاغوت نمی‌خواست مردم کرد، این مردم بااستعداد و این مردم دارای هوش و ذکاوت، باسواد بشوند. فقط درصد استانی با این خصوصیات و با این کیفیت، باسواد بود! آن کار عمرانی‌شان، این هم کار فرهنگی‌شان! نگاهشان نسبت به این استان، نگاه شیطنت‌آمیز و غلط بود.» «این نگاه، نگاه رژیم طاغوت بود. طبیعت آن رژیم، یک نگاه تبعیض‌آمیز بود؛ نه‌فقط نسبت به قوم کُرد، به اقوام گوناگون کشور با انگیزه‌های گوناگون و با دلایل مختلف.»
وضع امنیت نیز در این مناطق مناسب نبود و «دستگاه کاری به کار امنیت منطقه نداشت.» مثلاً «سیاست رژیم پهلوی در بلوچستان این بود که خوانین را به خودشان جذب کنند و از خوانین امنیت منطقه را بخواهند؛ مثل تیول‌دارهای زمان قدیم کشتارها، ظلم‌ها، بی‌عدالتی‌ها، ناحق کردن حق‌ها، ضایع کردن ضعفا و رشد دادن گردن‌کلفت‌ها، به دولت مرکزی ربطی نداشت»!»

رویکردهای نظام اسلامی به اقوام ایرانی؛ فرصت دانستن تنوع اقوام
اکثر کشورهای دنیا با مقوله تنوع اقوام مواجه هستند و «معمولاً در کشورهای مختلف تعدد اقوام و قومیت‌ها یکی از نگرانی‌های آن‌هاست؛ در کشور ما به‌عکس است». «تنوع اقوام را ما برای کشورمان یک فرصت به حساب می‌آوریم، این یک حقیقت است. حقیقتاً برای ما تنوع اقوام یک فرصت است.» زیرا «ایران یکپارچه است» و مانند «شوروی متشکل از سرزمین‌های به هم سنجاق شده نیست». «حتی آن قسمت‌هایی هم که در قرن‌های گذشته جدا شدند، اگر ته دلشان را بگردید، مایل‌اند با ما باشند.
بر همین اساس رهبر انقلاب از یک‌سو در رهنمودی به نمایندگان دوره هفتم مجلس شورای اسلامی می‌فرمایند: «همه تمایلات منطقه‌ای و قومی و بخشی باید در پرتو نگاه ملی برآورده شود.» و از سوی دیگر بر امکانات و ظرفیت‌های فرهنگی و اجتماعی مردم این مناطق به عنوان یک سرمایه و ثروت ملی نظر افکنده می‌شود: «زبان کردی یک ثروت ملی است، استعدادهای علمی و هنری جوانان اینجا یک ثروت ملی است، استعداد ورزشی جوانان کردستان یک ثروت ملی است؛ از این ثروت‌های ملی باید استفاده بشود، بهره‌برداری بشود، به فعلیت برسد.»

مخالفت با تبعیض میان اقوام

تبعیض در اصطلاح عام به معنای ترجیح دادن کسی یا چیزی را به طور ناعادلانه بر دیگری است. رهبر انقلاب سیاست کلی نظام را درباره نفی تبعیض میان اقوام ایرانی این‌گونه بیان کرده است: «نظام جمهوری اسلامی مطلقاً با نگاه تبعیض‌آمیز نگاه نمی‌کند؛ نه به کردستان و نه به هر نقطه ویژه دیگری در سرتاسر کشور. نگاه نظام جمهوری اسلامی به تنوع قومی و تنوع مذهبی مطلقاً نگاه تعصب‌آمیز، قوم‌گرا، یک‌جانبه‌نگر نیست. این را به طور قاطع من اعلام می‌کنم. نه امروز هست، که من از نیت خودم و دل خودم حرف می‌زنم، نه در طول زمان‌های گذشته، زمان حیات مبارک امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه چنین چیزی نبوده.»
رهبر معظم انقلاب بر استفاده از روحیه قومی برای پیشرفت ملی تأکید می‌کنند: «هر قومی از اقوام ایرانی، چه کرد، چه فارس، چه تُرک، چه بلوچ، چه عرب، چه ترکمن، چه لُر، سعی کند با همان روحیه قومی در جهت پیشرفت ملی، نه صرفاً پیشرفت قومی، گام‌های بلندتری بردارد.»

اعطای حقوق مسلم اقوام

در نظام اسلامی مقوله «قومیت» و «مذهب» هیچ‌گاه مانع شناسایی و اعطای حقوق مسلّم اقوام ایرانی نخواهد بود، بلکه «نظام جمهوری اسلامی محور قضاوتش، اسلام و ایرانی بودن است؛ اسلام و ایرانیت. همه مسلمان‌ها و همه ایرانی‌ها در این نگاه، در محدوده جغرافیایی کشور دارای ارزش هستند.» بنابراین «ما وقتی که می‌خواهیم یک ایرانی را به عنوان یک ایرانی به حقوق حقه خودش برسانیم، از او سؤال نمی‌کنیم که مذهب و یا حتی دین تو چیست. نه، موطن ماست و از حقوق همشهری‌گری با ما دارد استفاده می‌کند و در این مملکت زندگی می‌کند؛ چیزی باید بپردازد، کاری باید بکند و حقوقی هم دارد. حق امنیت، حق زندگی، حق کار، حق تلاش، حق تحصیل و فرهنگ دارد.» از سوی دیگر «امنیت، حق عمومی و متعلق به همه مردم در سرتاسر کشور است و اقوام مختلف، زبان‌های مختلف، عادات مختلف و ادیان مختلف از آن بهره می‌برند.»

هویت قومی، جزئی از هویت ملی ماست

تنوع قومی در ایران -به دلیل وجود مؤلفه‌های حقیقی همبستگی میان اقوام و قرار گرفتن هویت قومی به عنوان جزء لاینفک هویت ملی- یک فرصت قلمداد می‌شود. پس هرچه مؤلفه‌های هویت قومی با توجه به هویت ملی تقویت شود، هویت و همبستگی ملی نیز تقویت خواهد شد: «سنت‌های مختلف، آداب و عادات مختلف و استعدادهای گوناگون و متنوع، یک فرصت است که اجزای گوناگون این ملت بتوانند یکدیگر را تکمیل کنند؛ با مراودات درست و با هم‌زیستی و اتحاد کامل. برای ملت ما این یک افتخار است که چنین نگاهی به مسئله تنوع اقوام دارد. علت هم این است که اسلام منبع الهام این نظام است و در این نگاه اسلامی، بین نژادهای مختلف و زبان‌های مختلف، ولو از ملت‌های گوناگون، تفاوتی نیست؛ چه برسد به اقوام مختلف در میان یک ملت. نگاه اسلام این است و نگاه نظام اسلامی هم این است.

مبانی وحدت و همبستگی اقوام در جامعه ایران

 تمام مردمانی که در این سرزمین زندگی می‌کنند، سرنوشت مشترک و تاریخ واحدی دارند که در طول چندین هزار سال تکوین یافته است و وجوه مشترک (علیرغم تنوع گرایش و زبان‌های محلی و قومی) غم و شادی‌ها، شکست‌ها و پیروزی‌ها و...، آن‌ها را به یک دیگر پیوند می‌دهند. ازجمله عواملی که باعث ایجاد وحدت در جامعه ایران شده است داشتن هدف مشترک (اعتلای ایران اسلامی)، اصول مبانی مشترک (تکیه برتوحید و اسلام ناب محمدی (ص) و عمل به قرآن کریم) سیاست‌ها و خط‌مشی مشترک (جلوگیری از دخالت بیگانگان در امور مسلمین و حفظ وحدت و یکپارچگی داخلی می‌باشند.
دشمن به‌خوبی می‌داند که با دامن زدن به برخی از اختلافات طبیعی موجود میان اقوام ایرانی می‌تواند شکاف‌های عمیقی را در بین لایه‌ها اجتماعی این کشور ایجاد کرده و بهترین فضا را برای شکل‌گیری و سازمان‌دهی اهداف شوم خود در درون جامعه اسلامی فراهم آورد و این همان برنامه همیشگی دشمنان این سرزمین است. لذا در زمان حاضر اتحاد اقوام به عنوان یک فضیلت استراتژیک مطرح است که به‌راحتی می‌تواند تفرقه‌افکنی‌های دشمنان را نقش بر آب کند.
اجرای برنامه‌های تمسخرآمیز با هر زبان و لهجه باعث می‌شود که اصل اتحاد در جامعه ایران کمرنگ شده و مسائل حاشیه‌ای، این سرزمین را از رسیدن به اهداف و برنامه‌های تعیین‌شده در راستای توسعه بیشتر، باز دارد.
 اعطای حقوق قومیت‌ها در چهارچوب اساسی، از عواملی است که باعث وحدت ملی می‌شود. باید منافع ملی به صورتی تعریف شوند که تمام قومیت‌ها به یک اندازه نسبت به آن احساس مشترک داشته باشند، چرا که در دوران هشت سال دفاع مقدس همه اقوام از کرد و لر و ترک و بلوچ و عرب و ... در راه دفاع از آب‌وخاک خود شهید داده‌اند نقطه دیگر اینکه اهتمام به آزادی‌های قومی و احترام به فرهنگ بومی آن‌ها باعث می‌شود که شایسته‌سالاری و حقوق طبیعی آحاد مردم رعایت شود.
 اگر به هر دلیلی در جامعه این احساس به وجود آید که به عنوان مثال قومیت‌ها به واسطه قومی بودن و یا اقلیت‌های مذهبی به دلیل مذهبی بودن و نمونه‌های از این قبیل، نمی‌توانند از حقوق کامل شهروندی خود بهره‌مند شوند در این صورت بسیار طبیعی است که میل آنان به مفاهیمی چون وحدت ملی، ترجیح منافع ملی بر منافع قومی و فردی ... کاهش خواهد یافت و این شرایط، زمینه را برای دخالت بیگانگان و افراد فرصت‌طلب در امور داخلی مهیا خواهد کرد.
در بیان اندیشه اسلامی وحدت، حضرت امام خمینی (ره) و اندیشه‌های ایشان به عنوان بالاترین نمونه مطرح است. ایشان به عنوان معمار کبیر انقلاب بارها بر نقش اساسی عنصر وحدت کلمه تأکید داشته‌اند بیانات مکرر آن حضرت، تائیدی است بر مدعای ما: «اسلام دین برابری و برادری و در آن اصولاً نژاد مطرح نیست کرد و فارس، ترک و عرب، ابداً در اسلام مطرح نیست و آن چیزی که در اسلام مطرح است تقوا و صفا برادری و برابری است». «در اسلام، نژاد، قومیت و گروه و ناحیه مطرح نیست تمام مسلمین چه اهل سنت و چه شیعه برادر و برابر و همه برخوردار از مزایا و حقوق اساسی هستند.»

اسلام و قومیت‌ها

 اسلام به‌حکم منطق آرمانی خود، ناسیونالیسم و قومیت منفی که نتیجه‌ای جزء ایجاد مانع بر سر راه پیوند واقعی میان انسان‌ها را در بر ندارد مردود دانسته است و به همین علت هیچ‌کدام از تعالی اسلام نشان قوم و یا نژاد معینی را بر پیشانی خود ندارد اعتقاد به برتری نژادی یکی از عوامل مهم تفرقه در بین اقوام است که دیدگاه اسلامی آن را مطرود و عاری از حقیقت می‌داند.
اسلام در واقع توجه به ارزش‌های قومی به شرط عدم تضاد با اسلام را منع نکرده و میهن‌پرستی را در درجه پایین‌تر از حب اسلام و بقای آن قبول دارد. لذا معلوم است که دین جامعی مانند اسلام، مبنا قرار دادن قوم و گروه و طایفه را تقبیح شمرده و آن‌ها را از مقوله تعصبات جاهلانه می‌داند و البته اسلام در هیچ‌کدام از مبانی (ایدئولوژیکی، عملی...) احترام به اقوام را فراموش نکرده است.
اسلام به عنوان راهنمای بوده است برای تمام اقوام تا آن‌ها بتوانند نواقص و کاستی‌های خود را بر طرف کرده و با یک مبنای مشترک که تمام نیازها را در تمام وجوه به بهترین نحوه ممکن فراهم آورده است به حیات خود ادامه دهند. اسلام تنها محور قابل‌قبول برای تمام جوامع بشری و برای تمام قومیت‌ها، نژادها، و گروه‌ها.. را محور رب العالمین می‌داند.
البته اسلام اختلاف در رنگ و زبان و به‌تبع آن سایر اختلافات طبیعی میان اقوام را پذیرفته و قبول کرده است در قران کریم خداوند متعال می‌فرماید: «وَ مِن آیاتهِ خَلق السمَوات و الارض و اختلف السنتِکُم و الوانِکُم انَّ فی ذلکَ لا یات للعا لمین»: «از نشانه‌های او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبان‌های شما و رنگ‌های شماست، به یقین در این امر نشانه‌هایی است برای دانشمندان» اگر اسلام و انقلاب اسلامی نبود به هیچ وجه آرامش در بین اقوام و قومیت‌های مختلف جاری نبود.
دین مشترک، تاریخ و منابع ملی مشترک، اصول و مبانی و ملیت مشترک، داشتن رهبری واحد و آینده یکسان از جمله عواملی هستند که اقوام ایران‌زمین را وحدت بخشیده و باعث انسجام آن‌ها شده‌اند.
در شرایط فعلی و با توجه به فعالیت‌های نرم دشمنان لازم است، که سیاستمداران و نخبگان در فعالیت‌ها و سخنان خود کمال توجه را به بحث قومیت‌ها داشته و در اجرای اصل عدالت در مورد آن‌ها از هیچ کوششی فروگذار نکنند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی