در مسیر شدن | علی سواری

در مسیر شدن | گزارش، مصاحبه، یادداشت، عکس، گرافیک و سایر تولیدات علی سواری

علی سواری - Ali Sawari

در مسیر شدن

در مسیر شدن | گزارش، مصاحبه، یادداشت، عکس، گرافیک و سایر تولیدات علی سواری

ایران فونت | تلگرام | اینستگرام | توییتر | ویکی‌فایل

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کارون» ثبت شده است

اعتراض‌ها در کازرون بار دیگر موجب شد، موضوع تقسیمات کشوری و اشکالاتش داغ شود؛ تقسیماتی که در بسیاری موارد شباهت‌های زیادی با «تجزیه طلبی» و «استقلال طلبی» پیدا کرده و اصطکاک آفرینی می‌کند.

چند سالی است که کاهش قابل توجه  دبی آب رودخانه‌ها، خشکی تالاب‌ها، شوری آب و هجوم بی‌رحمانه ریزگردها در تمام فصول، خوزستان را به یک بحران زیست محیطی دچار کرده که ادامه حیات همه موجودات به ویژه انسان‌ها را به خطر انداخته است.
فرهنگ جنوب/علی سواری:
«هم حرام است، هم خلاف قانون» جمله‌ای است که یک فعال فضای مجازی زیر عکس خود در اینستگرام منتشر کرد. تصویری که در آن یک طلبه روحانی برگه‌ای در دست دارد که در آن به صراحت نوشته شده «نه به انتقال آب کارون». و این آغازی شد برای ایجاد کمپین #نه_به_انتقال_آب_کارون.
پیشرو این کمپین یک طلبه است. یک طلبه غیر خوزستانی! نامش محمدمهدی است. سید محمدمهدی صدرالساداتی. 30 سال دارد. از قم به اهواز آمده تا نسبت به افزایش کشت درخت کهور در خوزستان هشدار دهد. چون طی تحقیقاتی که در 2 سال اخیر داشته آن را برای محیط زیست مضر می‌داند.
فرهنگ جنوب/علی سواری:
همه دکتر صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران را می‌شناسیم. به صراحت می‌توان گفت در بین سیاسیونِ دانشگاهی جز او سلبریتی دیگری وجود ندارد. فرد جسوری که در همه زمینه‌ها و موضوعات اظهارنظر کرده و می‌کند. خصوصا موضوعات کلان. جای خالی نظراتش را در زمینه مدیریت آب کشور حس کردم. سخن نخستش بعد از تماس این بود که زمانش محدود است و گفتگو طولانی نشود. این شاید نخستین اظهار نظر زیباکلام در زمینه مدیریت آب کشور باشد. آن را در ادامه بخوانید:
روزنامه فرهنگ جنوب/علی سواری:
شاید تا ۲۰ سال پیش به مخیله کسی خطور نمی‌کرد که جلگه خوزستان قرار است با مساعدت دولتمردان به نماد بیابان‌زایی، خشکی و فرسایش خاک تبدیل شود. هیچ‌کدام باور نداشتیم جلگه خوزستانی که همیشه رودهای دائمی پر آب در طول سال داشته را در حال دفن شدن زیر خاک ببینیم. حالا دغدغه و مطالبه نخست مردم خوزستان سلامت است نه اشتغال و امنیت و یا هر چیز دیگر. حالا خوزستان...
آری ما نیز می‌توانیم ساعت‌ها از حال بد خوزستان و سرفه‌های دردآور کودکانمان بگوییم و گوشه‌ای بنشینیم و اشک بریزیم و مسببان این وضع را نفرین کنیم. اما چه فایده؟ تا کی باید به گفتن ماوقع اکتفا کنیم؟ و صرفاً از وضعیت رنج‌آور خودمان روضه مکشوفه بخوانیم؟ چاره کار حتماً جز این است که صرفاً به بازگویی درد‌ها بسنده کنیم.
همه درد را می‌شناسیم و بلکه هر روز با گوشت و پوست و استخوانمان لمس می‌کنیم. و مدعی هستیم درمان را هم می‌شناسیم. پس بیایید به این سؤال مهم و حیاتی بپردازیم که چرا؟ چرا همچنان خوزستان با سرعت تمام به سمت نابودی حرکت می‌کند و اعتراض و انتقاد ما بی‌ثمر بوده است؟ حلقه‌های مفقوده این گره کجاست که فریادهای مردم ما را اب‌تر کرده است؟ و به طور مشخص چرا خوزستان در زمینه آب نتوانسته حق خود را از دولت بگیرد؟ سؤالی که بنا دارم در پی پاسخ آن باشم.