به امید رستگاری
در کنار داستان اصلی این فیلم ریز داستانی روایت میشود که برای من از داستان اصلی آموزندهتر است. در بخشی از فیلم «اندی» تصمیم میگیرد برای کتابخانه کتابهای جدیدی بگیرد و این مستلزم گرفتن بودجه از مجلس است. در آن فضای یاس و ناامیدی حبس اندی تجهیز کتابخانه را برای خودش به عنوان هدف کوتاه مدت انتخاب میکند. موضوعی که از نظر بسیاری از زندانیان بسیار کوچک، کم اهمیت و بلکه بیارزش است.
این مسئله را به رئیس زندان میگوید و او نیز در جواب میگوید «کار سختی است و بودجه نمیدهند، من نامههایت را پست میکنم اما منتظر جواب نباش!» اندی بدون وقفه هر هفته نامهای به مجلس میفرستد. فکر کنم این کار را تا چند سال ادامه میدهد. آنقدر این کار را تکرار کرد که مجلس مجبور میشود به نامهها واکنش نشان دهد و بودجهای را برای تجهیز کتابخانه زندان مصوب کند. آنها از «اندی» خواهش میکنند که نوشتن نامه به مجلس را متوقف کند. ولی او همچنان اصرار دارد که کتب بیشتری در اختیار کتابخانه قرار دهند، پس نوشتن نامه را متوقف نمیکند و این بار هفته ۲ نامه به مجلس میفرستد و ادامه ماجرا.
عزت نفس، شهامت، غرور و امید بیاندازه یک زندانی در آن فضای بد و ناامیدکننده که پر است از آدمهای ناجور برای همه زندانیان الهام بخش و مفید بود. این فیلم که روایت امید و تلاش بیاندازه یک زندانی برای رستگاری است از بین ۲۵۰ فیلم برتر جهان در سایت معتبر IMDb رتبه نخست را به دست آورده و از نظر این کاربران بهترین فیلم تاریخ است.
«یادت باشه رد، امید چیز خوبیه، شاید بشه گفت بهترین چیزهاست و چیزهای خوب هیچ وقت نمیمیرند.» دیالوگ طلایی اندی است در این فیلم. و جامعه ما چقدر به این امید نیاز دارد. و اکنون شاید بیشتر از هر زمان دیگر.
منتشر شده در روزنامه فرهنگ جنوب (سال بیست و یکم | شماره 64 | دوشنبه | ۹ بهمن ۱۳۹۶)